بابی جونز به همراه دکترتامس مشغول بازی گلف در مارچبولت بودند. درحین بازی، توپ آنها به طرف پرتگاه می رود. آنها در پرتگاه به مرد نیمه جانی برمی خورند و دکتر برای کمک به شهر می رود و بابی کنار مرد می ماند. مرد در آخرین لحظه های حیاتش جملة «چرا از ایوانز نخواستند» را می گوید و عکس خانم جوانی را به او می دهد و می میرد. در روزنامه اعلام می کنند که عکس متعلق به خانم کایمن، خواهر قربانی فاجعة «الکس پریچارد» است. بابی و دکتر و خانم کایمن، در جلسة تحقیق حضور می یابند و بابی که جملة الکس را هنگام مرگ فراموش کرده است، در نامه ای به آقای کایمن جملة پایانی را می نویسد. چند روز بعد الکس نامه ای از شخص ناشناسی از طرف موسسة «هنریکز و دالو» در برئنوس آیروس با حقوق بالا دریافت می کند. این نامه از طرف شرکت آمریکایی به افسر نیروی دریایی انگلیسی یعنی بابی جونز، مساله ای عجیب است، چند روز بعد اتفاقات عجیبی برای بابی می افتد و مسمومیت با مرفین اولین پیامد ماجراهایی است که بابی بعد از نوشتن نامه به آقای کایمن از سر می گذارند.
“شرارتی زیر آفتاب” به سبد خرید شما اضافه شد. مشاهده سبد خرید
وزن | 0,28 kg |
---|---|
شابک | 9789643636456 |
پدید آورندگان | نويسنده :کریستی ، آگاتا (میلر) -مترجم :عبدالله نژاد ، مجتبی |
انتشارات | شرکت نشر کتاب هرمس |
وضعیت | نو |
Be the first to review “چرا از ایوانز نخواستند؟” Cancel reply
Reviews
There are no reviews yet.