تابستانروزهای آغازین خوشحالی مان را به یاد می آورمچقدر قوی، چقدر مبهوت عشق بودیم ما،تمام روز دراز می کشیدم، سپس تمامی شب در تختی باریکآنجا می خوابیدیم، غذا هم می خوردیم: تابستان بود،انگار همه چیز به یکباره رسیده شده بودند.از گرمای شدید کاملا برهنه دراز کشیده بودیمگه گاه بادی می وزید و بیدی پنجره را نوازش می کرد.اما ما در حال خودمان گمشده بودیم، حسش نمی کردی؟تخت مثل قایق بود؛حس می کردم از طبیعت مان بسیار دور می شدیم،به سمت مکانی که چیزی برای کشف شدن نداشت.اول آفتاب، بعد ماه، تکه تکه،از لابه لای بید می درخشیدند.چیزهایی که همه می توانستند ببینند.بعد دایره ها تنگ تر شد. شب ها آرام آرام سرد شدند؛برگ های آویزان بیدزرد شدند و ریختند. و در درون هر دوی ماانزوایی عمیق شروع شد، هرچند هرگز درباره اش صحبت نکردیم،از غیبت پشیمانی.ما دوباره هنرمند شدیم، شوهرم.ما می توانستیم سفر را از سر بگیریم.
منبع: متن کتاب
لالایی درد (گزیده ای از بهترین سروده های لوییز گلیک)
وضعیت موجودی: تنها 2 نسخه موجود است
7,59 €
تابستانروزهای آغازین خوشحالی مان را به یاد می آورمچقدر قوی، چقدر مبهوت عشق بودیم ما،تمام روز دراز می کشیدم، سپس تمامی شب در تختی باریکآنجا می خوابی..
شناسه کالا: 8464076092328
دستهها: شعر, شعر آمریکای شمالی, نوبل ادبیات
وزن | 0,13 kg |
---|---|
انتشارات | سرزمین اهورایی |
وضعیت | جدید |
شابک | 9786009882663 |
پدید آورندگان | شاعر :گلاک ، لوئیز -مترجم :برزگر ، ابراهیم |
تعداد صفحه | 108 |
صفحات اول در خانهٔ کتاب ایران |
Be the first to review “لالایی درد (گزیده ای از بهترین سروده های لوییز گلیک)” Cancel reply
Reviews
There are no reviews yet.