داستایفسکی انگار چیزی یادش آمده باشد گفت نمایش در سه :پرده داستان چند مسافر که با هم به پترو آباد می آیند خودشان را رند و حقه باز و معرکه بگیر می دانند بددهنی و پشت هم اندازی پیشه می کنند اما کیست که نفهمد چه آدمهای ساده دل و رقیق القلبی هستند آنها در قیاس با اشرار ،حقیقی درنده خویان در جلد آدمی یا بدسگالیهای این حیات ،طبیعی فرشتگان زمینی اند در مسیر ماجراهایی که از سرشان میگذرد خوی و خصالشان رو می شود می روند و می آیند می برند و می بازند نقشه می کشند دزدی می کنند گیر اشرار قاچاقچی می افتند و فرار می کنند تا این که می رسند به پرده ی آخر به اینجا که رسید چرخی زد و کف دستهایش را چند بار تندوتند به هم زد بیا و تماشا کن قرار مقرر آن شاعر با افادت سالار ذی ،کفایت خانم به ز جودت و همراز پر مناعت؛ و آن رفیق ،شفیق آس و پاس و غریق از زمان بریده و زمین خوردهی طریق درویش با مروّت داوچی دور از دنائت و یادی کنیم هم از مرشد ،مردان راوی شکرشکن و یاور تهی ،دستان قصه گوی بدان و خوبان جهااان.
بیا و تماشا کن که قهرمانان و زیبارویان داستان ما رهسپارند به قمارخانهای پشتِ انبار نفت به رسم رفاقت اما قماربازی و رفاقت؟
مگر میشود طریق جمع اضداد رفت؟
پس بیا و تماشا کن
منبع: پشت کتاب
داستایفسکی در پتروآباد
وضعیت موجودی: تنها 1 نسخه موجود است
6,44 €
داستایفسکی انگار چیزی یادش آمده باشد گفت نمایش در سه :پرده داستان چند مسافر که با هم به پترو آباد می آیند خودشان را رند و حقه باز و معرکه بگیر می دانن..
شناسه کالا: 6087808393643
دستهها: رمان, رمان ایران, مطالعات ایران
وزن | 0,116 kg |
---|---|
انتشارات | آگه |
وضعیت | نو |
شابک | 9789643294861 |
پدید آورندگان | نویسنده : حاجی عباسی ، مرتضی |
تعداد صفحات | 118 |
صفحات اول در خانهٔ کتاب ایران |
Be the first to review “داستایفسکی در پتروآباد” Cancel reply
Reviews
There are no reviews yet.