خانوادۀ”رمزی” برای گذراندن تعطیلات به یکی از جزایر “هبرید” می روند. آقا و خانم رمزی به همراه هشت فرزند خود و برخی از دوستان و آشنایان در شبی در اواسط ماه سپتامبر دور هم جمع می شوند و به گفت و گو می پردازند. خانم رمزی به کوچک ترین فرزندش ـ جیمز شش ساله ـ قول می دهد که روز بعد او را برای گردش به سوی فانوس دریایی ببرد که هر شب روشن شدنش را می بیند، اما پدر اعلام می کند که روز بعد هوا نامساعد خواهد بود. گفت وگویی در این زمینه میان پدر، مادر و فرزندان و میهمانان در می گیرد، ولی مجلس شبانه با آشتی کامل زن و شوهر و دیگران به پایان می رسد. شب به پایان می رسد و زمان می گذرد: روزها و فصل ها و سال ها سپری می شوند. و شبی، ناگهان خانم رمزی می میرد. دختر بزرگش “پرو” و یکی از پسرانش نیز به دنبال او می میرند. سال ها و سال ها می گذرد و کسی به آن خانه قدیمی و متروک نمی رود. اما پس از سال ها جیمز جوان تصمیم می گیرد با پدر و بقیه برای بازسازی خانه به آن جا برود. حال او می تواند به گردشی برود که سال ها پیش آرزویش را داشت.
“آخرین انار دنیا” به سبد خرید شما اضافه شد. مشاهده سبد خرید
وزن | 0,275 kg |
---|---|
انتشارات | نگاه |
وضعیت | جدید |
شابک | 9789643514648 |
پدید آورندگان | نويسنده :وولف ، ویرجینیا -مترجم :کیهان ، خجسته |
تعداد صفحه | 264 |
صفحات اول در خانهٔ کتاب ایران |
Be the first to review “به سوی فانوس دریایی” Cancel reply
Reviews
There are no reviews yet.